سلام. در وبلاگ کنج دنج، نوشتهای دیدم که نویسندهی محترم آن با بیان مقدّماتی نهایتاً فرموده بودند که عقل هر انسانی خوبی و بدی را درک میکند و هر کسی میفهمد که آزار دیگران زشت است. به نظر ایشان دین، مثل آقا بالا سر است، و ما نیازی به آقا بالا سر نداریم. نوشتهی زیر تقدیم ایشان و دیگر دوستان میگردد.
صحبت از عقل و دین کردید و دین را آقا بالا سر دانستید. من با این قسمت موافقم که دین آقا بالا سر هست. اما مخالفم که آقا بالا سر را بگذاریم کنار.قبول دارم که انسان با عقل خود خیلی از خوبیها و بدیها را میفهمد. درست است که هر کسی میفهمد رفتار درست چیست، و رفتار نادرست کدام است. شکی نیست که عقل میفهمد که سخن صحیح کدام، و ناصحیح کدام است. امّا آیا ما انسانهای صاحب عقل همیشه از موهبت خدادادیمان استفاده میکنیم؟خوب است ببینیم نقش دین چیست؟ دین میآید و دو کار میکند؛ هم احکام و قضاوتهای عقل را تأیید میکند، و هم از چیزهایی صحبت میکند که عقل راهی به آنها ندارد، و در عین حال خود را مقابل آنها نمیبیند.
شما فرمودید عقل خیلی مسائل را میفهمد. قبول؛ امّا به نظر شما آیا انسانها در تمام مراحل زندگی و در تمام تصمیمگیریها بنا بر عقل عمل میکنند. همه میدانند که وقتی تابلوی پارک ممنوع را میبینند نباید پارک کنند. امّا چند نفر به آن اهمیّت میدهند. واقعاً اینهایی که پارک نمیکنند، تابلو را دیدهاند که پارک نمیکنند، یا از ترس پلیس و جریمه و حمل با جرّثقیل است که به قانون گردن مینهند؟ما با عقل خودمان میفهمیم که انجام اعمال خوب و ترک اعمال بد، نیاز به ضمانت اجرایی دارد. شک نداریم که عقلمان به بسیاری از کارهای خوب و بد واقف است. امّا از آن جا که نوع انسانها به دنبال منافع خود هستند، زیر بار نمیروند. پس ما در این جا از عقلمان استفاده میکنیم و تشخیص میدهیم که باید برای قوانینمان، ضامن اجرایی داشته باشیم، و به دنبال آن برای عدم اجرای هر گونه مقرّراتی، مجازات تعیین میکنیم. آیا این ضامن اجرایی، آقا بالا سر نیست. به نظر شما ما انسانها در این زمینه احتیاج به آقا بالا سر نداریم؟ چرا این آقا بالا سر را در امور روزمرهمان میپذیریم، امّا چون دین هم چنین کند، آن را نفی میکنیم؟یکی از خصوصیّات دین این است که مرتّب ما را متوجّه ضمانت اجرایی اموری میکند که عقل نیز بسیاری از آنها را در مییابد. دین با احکامی از قبیل حلال و حرام و مستحب و مکروه ما را متوجّه عواقب عدم اجرای مقرّرات الاهی میکند؛ قوانینی که عقل نیز بسیاری از آنها را قبل از نزول احکام دینی میفهمد.
ویژگی دین فقط در این نیست که ما را از عقوبتها بترساند و بگوید اگر این کار را کردی، فلان عقاب و اگر آن کار را نکردی، فلان عذاب نصیبت میشود. دین در برابر هر عقابی، ثوابی را معرّفی میکند. یعنی میگوید اگر این کار را کردی این گونه مجازات میشوی، و در مقابل میگوید اگر همان کار را نکردی، پاداش میگیری. به تعبیری دیگر دین فقط مجازات بدان را بیان نمیکند، دین جایزه و پاداش نیکان را نیز تعیین میکند.پس فرق ضمانت اجرایی که دین ایجاد میکند، با ضمانت اجرایی که انسانها برای مقرّراتشان درست میکنند، دست کم در دو چیز است:
1. ضمانت اجرایی دین، بسیار دقیق است و هیچ کس نمیتواند به هیچ اندازه از آن فرار کند و این طور نیست که کسی در آن ندیده گرفته شود.
2. دین در برابر مجازات انجام یا ترک هر کاری، به یقین، پاداش ترک یا انجام همان کار را هم میبیند.
البتّه این امکان دارد که انسانها واقعاً حکم عقل را اجرا کنند. این طور نیست که اگر دین نباشد، انسانها هیچ نفهمند. امام حسین علیهالسلام فرمودند:«اگر دین ندارید، دستکم آزاد مرد باشید.»
من از این کلام ارزشمند این فهم را دارم که انسان بیدین هم بسیاری از امور صواب و ناصواب را درک میکند و آزادمردی چنین انسانی در گرو تن دادن به اوامر عقل است.